دل و قلم

متن مرتبط با «فردا سراغ من بیا» در سایت دل و قلم نوشته شده است

و من میگویم :

  • من و تو :

  • من :

  • بعد از من :

  • روز زندگی من :

  • یلدای من :

  • فردائی دیگر :

  • باز گشودم چشم باز بودم در کنجی خلوت تشنگی می چرخید در گلویم حِسَم ، خالی بود از طراوت تا بودم و بود مرا دنیا همین بود می فشرد غم ، پنجه بر جانم همیشه آه در کمین بود آنقدر دوخته بودم چشم بر قد و قامت فردا که خسته بود دیدگانم از دیدن از غروب ، از تماشای شب یلدا مگر فردا چه روزی بود ؟ چه می کرد برایم از پسِ امروز چگونه می گشتم شاد و خوشبخت ؟ چه میساخت در خرابه های دیروز ؟ فردا طراوت باران بود بوی خاک خیس در زیر رنگین کمان عطر کوچه باغهای خاکی فردا رقص ابر بود در آسمان فردا غنچه ای بود که می شکُفت مادری که میکرد ، کوچه را جارو فردا نسیم بود که می وزید بر گلدان خدائی که میزد ، در دریای غم پارو ------------------------------------------------- با تقدیم احترام ، بردیا امین افشار, ...ادامه مطلب

  • بیا بهار :

  • تبلیغات تو که می آیی : نویسنده : بردیا امین افشار تاریخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 تو که می آیی ، باش مهربان ، با خود ، با من ، با رُستن .   اینجا که می آیی ، باش با طراوت ، چون قلم ، چون بلبل ، چون گل .    تو که می آیی ، باش گسترده ، در فکر ، در جان ، در جهان . -------, ...ادامه مطلب

  • بی من :

  • که می کند گذر از پسِ فرداها در روزگارت ، بی من ؟ نمی شوی یک دم با خود و تنها در رویاهایت ، بی تن می فشانم دیروز را چون بذرِ خاطره بر بالین و بر خرمن بر مکش هرگز لب از قدح از رخساره ام ، دامن ------------------------------------ با تقدیم احترام ، بردیا امین افشار, ...ادامه مطلب

  • تو و من

  • تو ومن

  • تو و من :

  • تو کشیدی عکسم را در سایه تو نوشتی بر سطح مرداب ، نامم را خار رویاندی به زیر پایم در جاده نگذاشتی کنم آباد ، بامم را من نه آن کوهم ، استوار در جنگل که شوم خانه برای یک طوفان و نه چشمه ای جوشیده از زمین که کنم تشنگییت را درمان من همان آهم ، که بر میکشی به هنگام بغض از گلویت عطر لاله های خیس در صحرا که نمی وزند ، دیگر به سویت من نه آن بادبانم که رقصان است در باد و نه آن شاهین که می رسد به خورشید من نه آن غروبم که می گریاند دشت را و نه آن تختی که نشست بر آن جمشید من فقط رهگذری دل خونم رهگذری که میخورد از دست تو سیلی قطره ای ناچیز در کف دریا که گم گشته در رنگ ، در چرک نیلی نَفَسم میشمرد ثانیه هایت را به رخم نیست رنگهای زیبای یک طاووس خُشکم مکن در تابش سوزان خورشیدت ول کن و بگذر ، بگذر از من و بگذر از این کابوس ------------------------------------------------ با تقدیم احترام ، بردیا امین افشار , ...ادامه مطلب

  • شب و من :

  • شب مرا می جوید در خِش خِشِ پایِ سایه ها در مستیِ مرغان شب در فریاد ، در اشکِ دایه ها شب مرا می خواند در پسِ انوارِ صبح سپید در ورایِ مرزهای همهمه در تفاوتِ پرهایِ پروانه و بید شب مرا میبیند در تابشِ نقره گون مهتاب در جنگلِ ظلمت زدۀ خاموش در درخششِ کرم شب تاب شب مرا میشنود در سکوتِ مرداب پیر در زوزۀ وهم آلود گرگ در جشنِ سرد آبگیر شب مرا میکارد در خاکسترِ خیسِ سکوت در چشمِ خمارِ ستارگان در اغوایِ آهنگ فلوت شب مرا می سازد در انعکاسِ مهتاب در آب در مویۀ مرگبارِ جغد در پایانِ کابوس ، در یک سراب شب مرا می شکند در طلوعِ خورشیدِ سوزان در رنگهایِ سرخ پائیز در سقوط ، در فصل خزان ---------------------------------------- با تقدیم احترام ، بردیا امین افشار, ...ادامه مطلب

  • فردا :

  • دوختم چشم را برآسمان شاید که بیابم ز تو ردی مانند همیشه خالی بود جایت ز وجود برکشیدم ، آه سردی نشسته بود بر رخساره ام غبار می کشیدم نفس اما سخت کی تو میگشتی خدای من ؟ کی بلند می شدی از روی تخت ؟ فریاد کشیدم شاید که بشنوی برخیزی و افکنی بر من سایه ات شَوی دریا و دهی جرعه ای آب بر این مخلوقِ عاجزِ دون پایه ات گوئی که شنیدی سرانجام صدایم لبخند تو شکل گرفت بر آسمان به پیشوازم آمدند ارتش شهاب هایت اینبار در مصاف دل ، من گشتم قهرمان از خیل انبوه ایام روزگار کردی فقط یک فردا را روز خوب من دل خوش کردم خود را به عطایت بر کشیدم خارهای زندگی از تن خورشیدت برآمد از افق بِجُست مرا و افکند نور باورم نبود که می بینم از سرنوشت چنین لطف و شور گشتم مست و رهیدم از خود دل سپردم به نجوای ستارگان در شب شنیدم که میگفتند بریده امانش را رنج و عذاب ، درد و تب گشودم چشم و دیدم خود را در بستر باز هم به سراغم آمده بود کابوس در ورای اوهام و خیالات بودم در زندان آفرینش محبوس دل می سپارم به این روزهای بی پایان تا شاید که بادی وزد از دنیای فردایم برساند قاصدکِ رقصان را بتکاند غبار ، از تار و پود رویایم ------, ...ادامه مطلب

  • زندگی من

  • مهم نیست که بدبختی تمام زندگی من است ، مهم این است که تو برای کدام شایستگی ، خوشبخت خواهی زیست,زندگی من,زندگی منشوریست در حرکت دوار,زندگی من به انگلیسی,زندگی منه زدبازی,زندگي من,زندگي منشوريست در حركت دوار,زندگی منه زدبازی دانلود,زندگی من کنار این غریبه,زندگی من بابک جهانبخش,زندگي مني تو ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها