رسم زمانه :

ساخت وبلاگ

تو ، چه کردی با من

آن شب که به خیالم ، راهت بود

چگونه کردی خانه در قلبم

تا ساختم از دقایق ، برایت سرود

تو ، چه خواندی که نشست

چون شبنم ، بر گل سرخ رویایم

از کدامین رود ، گشتی روان

که ریختی بر حلقم و ، گَشتی همه دنیایم

نشاندی آتش ، بر خرمن و بر جانم

من برایت از شعله ، خانه ها ساختم

سوختم ، اما نکردم هرگز گلایه

به پیشوازت ، فرشی از دل و جان انداختم

چون شکفتم در بستر رویایت

فریاد زنان کردی از خواب بیدارم

آخر این چه رسمی بود از تو

که دهی درمان و کنی بیمارم

آمدی ، افسوس که نماندی و رفتی

من ماندم و یک قلب سوخته

عشقی که آه شد و پاشید بر دشت

من بودم و چشمانی ، بر افق دوخته

---------------------------------------------------

با تقدیم احترام ، بردیا امین افشار

دل و قلم...
ما را در سایت دل و قلم دنبال می کنید

برچسب : رسم زمانه,رسم زمونه رسول نجفیان,رسم زمانه این است, نویسنده : flovedelvagalamcomf بازدید : 147 تاريخ : دوشنبه 6 دی 1395 ساعت: 20:06