زمین

ساخت وبلاگ

زندگی میگذرد اما

ز چه روی ساکن است زمان

بر نمی گیرم به دست

دیگر نه شمشیر ، دیگر نه کمان

نیست اسکندری

تا مردانه کُشد مردان را

کجاست کاوه که بوسد

عاشقانه خاک میدان را

همه جا گسترده سایه

جغدِ شومِ رنگ و تزویر

ز چه روی گَردَم آرام

در کدام نقش ، در کدام تصویر

رودها روانند

گرچه نمیریزند دیگر به دریا

مردمان می خوابند

نه اما ، در شیرینیِ یک رویا

کودکان می غلطند

در میان خاک ، بر فرشِ کوچه

از آسمان می بارد آتش

می دوند ، نه برای خرید آلوچه

مادران میریزند اشک

افسوس که کفن ، ندارد جیب

نمی شود در آن گذاشت گردو

نمی شود کودکان را ، داد فریب

چه کسی به فریاد می رسد

چه شده ؟ بگو ای زمین تو را

گشته ای اینچنین آزرده

از من ، شاید از او ، شاید از ما

کاش می شد گریخت

از مرزی که در آن ، حاکم اند سایه ها

کاش می شد ساخت

سرزمینی را که در آن ، سست نباشند پایه ها

کاش می رسید بهاری سرخوش

می ریخت گل به پای دلها ، عاشقانه

می نوشت قصه هائی نو

از شیرین و از فرهادی دیگر ، فسانه

------------------------------------------

با تقدیم احترام ، بردیا امین افشار

دل و قلم...
ما را در سایت دل و قلم دنبال می کنید

برچسب : زمین,زمین ناهموار,زمین لرزه, نویسنده : flovedelvagalamcomf بازدید : 178 تاريخ : دوشنبه 6 دی 1395 ساعت: 20:06