دل و قلم

متن مرتبط با «فردا باهم میریم سفر» در سایت دل و قلم نوشته شده است

فردائی دیگر :

  • باز گشودم چشم باز بودم در کنجی خلوت تشنگی می چرخید در گلویم حِسَم ، خالی بود از طراوت تا بودم و بود مرا دنیا همین بود می فشرد غم ، پنجه بر جانم همیشه آه در کمین بود آنقدر دوخته بودم چشم بر قد و قامت فردا که خسته بود دیدگانم از دیدن از غروب ، از تماشای شب یلدا مگر فردا چه روزی بود ؟ چه می کرد برایم از پسِ امروز چگونه می گشتم شاد و خوشبخت ؟ چه میساخت در خرابه های دیروز ؟ فردا طراوت باران بود بوی خاک خیس در زیر رنگین کمان عطر کوچه باغهای خاکی فردا رقص ابر بود در آسمان فردا غنچه ای بود که می شکُفت مادری که میکرد ، کوچه را جارو فردا نسیم بود که می وزید بر گلدان خدائی که میزد ، در دریای غم پارو ------------------------------------------------- با تقدیم احترام ، بردیا امین افشار, ...ادامه مطلب

  • فردا :

  • دوختم چشم را برآسمان شاید که بیابم ز تو ردی مانند همیشه خالی بود جایت ز وجود برکشیدم ، آه سردی نشسته بود بر رخساره ام غبار می کشیدم نفس اما سخت کی تو میگشتی خدای من ؟ کی بلند می شدی از روی تخت ؟ فریاد کشیدم شاید که بشنوی برخیزی و افکنی بر من سایه ات شَوی دریا و دهی جرعه ای آب بر این مخلوقِ عاجزِ دون پایه ات گوئی که شنیدی سرانجام صدایم لبخند تو شکل گرفت بر آسمان به پیشوازم آمدند ارتش شهاب هایت اینبار در مصاف دل ، من گشتم قهرمان از خیل انبوه ایام روزگار کردی فقط یک فردا را روز خوب من دل خوش کردم خود را به عطایت بر کشیدم خارهای زندگی از تن خورشیدت برآمد از افق بِجُست مرا و افکند نور باورم نبود که می بینم از سرنوشت چنین لطف و شور گشتم مست و رهیدم از خود دل سپردم به نجوای ستارگان در شب شنیدم که میگفتند بریده امانش را رنج و عذاب ، درد و تب گشودم چشم و دیدم خود را در بستر باز هم به سراغم آمده بود کابوس در ورای اوهام و خیالات بودم در زندان آفرینش محبوس دل می سپارم به این روزهای بی پایان تا شاید که بادی وزد از دنیای فردایم برساند قاصدکِ رقصان را بتکاند غبار ، از تار و پود رویایم ------, ...ادامه مطلب

  • فردا

  • بخواب نازکم ؛ بخواب عروسکم ، با طلوع خورشید ، فردا به سویت خواهد وزید، شاید که فردا ، سهم تو از فردا ، دیگرهیچ نباشد,فردا دانلود,فردا,فرداد فرحزاد,فردا نیوز,فردا سراغ من بیا,فرداد,فردا باهم میریم سفر,فردا بوک,فردا تو میایی هوشمند عقیلی,فردا دالنود ...ادامه مطلب

  • فردا شاید

  • فردا ، شاید که بگیرد قرار ، امروزی که زجه هایش ، ساخته این ساعات تاریک را,فردا شاید بروم,شاید فردا نباشم,شاید فردا دیر باشد,شاید فردا,شاید فردا نباشیم,شاید فردا نباشد,شاید فردا عزیزی نباشد,شاید فردا روز دیگری باشد,رمان شاید فردا نباشد,رمان شاید فردا ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها