ویرانه ها :

ساخت وبلاگ

برای نوشتن

نمی شوند قطار ، دیگر واژه ها

وقت حملۀ کفتار هاست

نمی چکند چرا ، ماشه ها

هوا ، هوای گریستن است

سرخ تراند از پیش ، اینک لاله ها

ساقی مست است و نمی داند

می ریزد خون به درون پیاله ها

دل رمیده و اشک ، گشته آواره

سرد است ، تنور عشق در خانه ها

همهمه هاست ، از ذلتی که در راه است

باران نمی بارد ، ابر میگیرد بهانه ها

زمین خشکیده از غم

نمی روید از دلِ خاک ، جوانه ها

آسمان گشته خالی تر از پیش

نمی شود گسترده در ، کرانه ها

فلک اینک مشغول چه کاریست ؟

نمی گیرد چرا ، سراغی از ستاره ها

و شاید می سازد زمینی دیگر

که نمی بیند اشک را ، در نگاره ها

گندیده این مرداب پیر

نیست در بسترش ، از طغیان نشانه ها

گلها همه پژمرده اند

پر نمی کشند در هوایش ، پروانه ها

دل بستیم به هدایت مرد چوپان

گفتیم و سرودیم از اقتدارش فسانه ها

اینک او نیست و مانده ایم تنها

با قیل و قال زندگی در ، ویرانه ها

--------------------------------------------

با تقدیم احترام ، بردیا امین افشار

دل و قلم...
ما را در سایت دل و قلم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : flovedelvagalamcomf بازدید : 160 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 8:03