سایه :

ساخت وبلاگ

بر گونه هایم می ریزی

آن دم که می ایستی در کنارم

با بودن تو می دانم

نیستم تنها ، در شبها ، دردیارم

می دانم که هر شب

وقتی که می زند ساعت ، نُه بار زنگ

خواهی آمد به سراغم

بی هیچ کلامی ، ساکت و بی آهنگ

چشم خواهی دوخت

بر من و بر کُنجی که نشسته ام

آهی بر خواهم کشید

تا بدانی که خسته ام

اما افسوس که تو هرگز

نمی زنی با دل تنگم حرف

نه به هنگام شکفتن گُل

نه به هنگام بارش برف

گوئی که نداری در سینه دلی

هستی تا فقط بنگری بر من

نمی شوی مرهمی بر زخم

نمی زنی زخمی بر تَن

کِز می کنم در گوشۀ اتاق

دیوار می گیرد مرا به بَر

اما تو نمی خوانی

غم را از این چشمهای تَر

دیگر نمی کنم منبعد

از تو هیچ گلایه

تو برایم خواهی بود

یک تندیس ، همیشه یک سایه

----------------------------------------------------

با تقدیم احترام ، بردیا امین افشار

دل و قلم...
ما را در سایت دل و قلم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : flovedelvagalamcomf بازدید : 146 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 14:13