کابوس :

ساخت وبلاگ

پشت این تپۀ خشک

جاریست شادمان ، رودی

می کند سیراب آلاله ها را

می طراود از لبش ، سرودی

گشته است مست

از زلالی رود بوتۀ خار

می کند چکاوک سکوت

به حرمت صدای آبشار

هر چه هست نزدیک نیست

سراب است این ، رود نیست

خشکیده گلوی زندگی

حرف نبود و بود نیست

می کشم تصویرِ یک رویا

از رقصِ پرواز پروانه های آزاد

می سازم از رود و لاله

برای دختر باران نوزاد

گشته ام آغشته به کابوس

شراب ناب نمی کند سیر آبم

کی تکانم میدهد دست سَحَر

با نم اشکی می کند بیدارم ؟

-----------------------------------

با تقدیم احترام ، بردیا امین افشار

دل و قلم...
ما را در سایت دل و قلم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : flovedelvagalamcomf بازدید : 150 تاريخ : چهارشنبه 10 مرداد 1397 ساعت: 17:34