تصویر :

ساخت وبلاگ

بستی بال و پرم را تو

نگذاشتی که کنم پرواز

دل نهم به سوی آسمان

با چکاوک بخوانم آواز

مگذاشتی که گشایم چشم

ببینم دوردستها را

بسازم پلی رو به فردا

بیدار کنم مستها را

به نام مقدس خانه

ساختی برایم زندان

زنجیرت بود نامرئی

گشتم هم قفس با رندان

دیشب دیدم کابوست را

هراسان بر جستم از خواب

بیدار گشتم و خواندم

از نگاه سیرت جواب

غم من نیست اصلا در دلت

چون تکه ای ابر بازیچه بادم

می زنی بر خرمنم آتش

نمی رود تیر نگهت از یادم

میدانم می بارد عاقبت باران

سیر میشود کام خشک کویر

خنجری که نشسته بر دل

می ماند از تو این تصویر

-----------------------------------------

با تقدیم احترام ، بردیا امین افشار

دل و قلم...
ما را در سایت دل و قلم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : flovedelvagalamcomf بازدید : 155 تاريخ : چهارشنبه 10 مرداد 1397 ساعت: 17:34