می شمرم همه دقایق را :

ساخت وبلاگ

با نگرانی هایم چه کنم

وقتی که به شب خواهم رسید

چگونه بشویم اشک را

وقتی که آبها هستند اسید

برای ملاقات با آزادی

قدمهایم می شوند ثانیه شمار

می خزم بر سطح مرداب

وقتی که از زندان میکنم فرار

پراکنده اند در جنگل سایه ها

انسانها همه دارند غُصه ای

می نویسند با رنگ سیاه

قلمها همه دارند قصه ای

نمی شود آرام فریاد من

قصه من ، قصه درد است

گرچه هوا گرم است و خاک تفدیده

آه من همچنان ، آهی سرد است

می کشم بانگ بر فلک

می جویم راز گل های شقایق را

تا رودها شوند ، موجی سهمگین

می شمرم همه دقایق را

--------------------------------

با تقدیم احترام ، بردیا امین افشار

دل و قلم...
ما را در سایت دل و قلم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : flovedelvagalamcomf بازدید : 153 تاريخ : چهارشنبه 10 مرداد 1397 ساعت: 17:34